داستان کاریکاتورهای روزنامه دانمارکی علیه پیامبر اسلام را که فراموش نکرده اید. همه معترضان می شکستند، می سوزاندند، پاره می کردند، فحش می دادند، تحریم می کردند، فریاد می زدند و بر سر و سینه می کوبیدند. اما یک جانباز در تهران کاری کرد که باید تمام قد ایستاد در مقابل این همه شعور و شرف و انسانیت ...
در آن رونقی بازار زدن و شکستن و خرد کردن و تحریم کردن، یک جانباز در تهران رفت روبروی سفارت دانمارک یک سکو گذاشت. بعد رفت بالای آن. او هنر نقاشی و رنگ و بومش را هم با خودش برده بود. او می توانست پرچم آتش گرفته دانمارک را نقاشی کند یا هر نقاشی لبریز از خشم و نفرت را. اما او همه هنرش را ریخت روی بوم و زیباترین تصویر را از حضرت مریم ترسیم کرد. او با مهربانی تمام، ظرفیت یک مسلمان را به رخ همه کشید. او ثابت کرد اعتراض فقط در شکستن و آتش زدن نیست. خلق زیبایی می تواند نماد یک اعتراض باشد.
کاش از آفتاب یاد میگرفتیم
که بی دریغ باشیم در غم ها و شادی هایمان
حتی در نان خشکمان
و کاردهایمان را جز برای قسمت کردن بیرون نکشیم....
منبع : اینترنت